درود بر شما و بر بندگان شایسته ی خدا
و قیام سرخ یک حادثه نیست، که حوادث آنی اند و در تلاطم امواج زمان به فراموشی سپرده می شوند .قیام سرخ خود یک موج است یک حرکت است و یک جریان عظیم است که از نقطه ی آغاز همه ی جهان را با خود به پیش می برد .قیام سرخ، نه فقط در ذهن ماست که ما آن را به فراموشی بسپاریم و یا با خود به گور ببریم که این قیام در ذهن تاریخ حک شده است و همه ی زمانها را درمی نوردد و سوی حرکت را در هر زمان مشخص می سازد .قیام سرخ نقطه ی عطفی است در تاریخ بشر که ورق ها را برگرداند ، خیر را از شر و سره را از ناسره تمیز داد و حرکت رو به نزول و منفی بشر آن زمان را به سکون کشاند و سیر صعودی و مثبت پیامبر خاتم ،صلی الله علیه و آله، را که به فراموشی سپرده شده بود را باز شناساند .قیام سرخ از نقطه ی آغاز اصلاح کننده است هم زمان را اصلاح میکند و هم انسانهای هر زمان را و اکنون و در زمان بشر آخر الزمان، قیام سرخ معیاری است برای بازشناسی حق از باطل و خودی از غیر خودی و رسم «هیهات منا الذلّه» فقط در سایه ی تفکر عاشورایی رنگ و بو دارد . و حال بر ما مردمان آخر الزمان فرض است که متصل کنیم قیام سرخ را ، به قیام سبز ، قیامی که سرنوشت تاریخ را رقم خواهد زد و رمز ماندگاری ما این است، اتصال ، اتصال قیام سرخ حسین ،علیه السلام، به قیام سبز مهدی ،عجل الله تعالی فرجه الشریف، تا تکمیل کرده باشیم مسیر تاریخ را به سوی یوم معلوم... ان شاء الله
در سایت flickr.com خوندم که : شبکیه چشم انسان حدود 5میلیون سلول مخروطی برای تشخیص رنگ داره. یعنی هر چشم معادل 5مگا پیکسل، اما همین شبکیه حدود 10 میلیون سلول میله ای کوچک هم داره که سنسورهای نوری هستند و قدرت تشخیص رنگ سیاه و سفید رو دارند و عملاً برای وضوح عکسهایی که توسط چشم گرفته میشود کارایی دارند. پس تا اینجا 15 مگاپیکسل.
بقیه مطالب را در ادامه مشاهده فرمایید ادامه مطلب...
صدای ِ سکوت ِ لحظه ها ، شنیدن نـداره
توی آسمونی که کرکسا پرواز میکنن
دیگه هیچ شاپرکی ، حس ِ پریدن نداره
دستای نجیب ِ باغچه ، خیلی وقته خالیه
از تو گلدون ، گلای کاغذی چیدن نداره
بذا باد بیاد ، تموم ِ دنیا زیر و رو بشه
قلبای آهنی که ، دیگه تپیدن نداره
خیلی وقته ، قصه ی اسب ِ سفید ، کهنه شده
وقتی که آخر ِ جادهها رسیدن ندارهنقض ِ قانون ِ آدمبزرگا جـُرمه ، عزیزم
چشاتو وا نکن ، اینجا هیچ چی دیدن نداره
در اسمان تیره عمرم سپیده ای
پیدا شد و فروغ گرفت و تباه شد
بار دگر ز سایه ابری سیاه بال
چون دخمه ای مخوف جهانم سیاه شد
************شب ها و روزها ، پس این شام و همگون
بگذشت و ان سپیده دگر باره سر نزد
بر این مغاک تیره که نامش حیات بود
جز بوف کور، مرغ دگر بال و پر نزد
************اکنون در ارزوی تو ای پرتو سپید
سر می کشم ز روزن این قیر گون حصار
تا سر زند طلیعه نورانی از افق
بر دیدگان خسته کشم بار انتظار
از حمید سبزواریان چه از دست داده ام
عشق و جوانی است
و ان چه برایم مانده
غم است و حسرت
در سیمای اینده برقی نمی بینم
چنان که در اسمان تاریک گذشته ام ستاره ای ندرخشید
می پرسید چرا این راه را می پیمایم ؟!
جوابش اسان است
هنوز ارزو در دلم نمرده است:
ارزو!!
از حمید سبزواری
این برنامه متن کامل کتاب شریف کلیات مفاتیح الجنان تالیف مرحوم شیخ عباس قمی برای استفاده در گوشی های موبایل می باشد. فرمت طراحی شده این برنامه به صورت جاوا بوده و فایل دریافتی شما پسوند JAR دارد و برای همین در بیشتر گوشی ها قابل استفاده می باشد. این برنامه شامل ادعیه، اعمال، زیارات و ملحقات کتاب مفاتیح الجنان می باشد. این نرم افزار با حمایت مالی نیروی مقاومت بسیج و جمعی از خیرین در در پائیز سال 1386 تهیه گردیده و به صورت رایگان قابل توزیع است. محیط طراحی برنامه دارای کیفیت خوب و بالا و فونتهای استفاده شده و نمایش آنها به صورت بسیار واضح و خوانا می باشد
این برنامه متن کامل کتاب شریف کلیات مفاتیح الجنان تالیف مرحوم شیخ عباس قمی برای استفاده در گوشی های موبایل می باشد. فرمت طراحی شده این برنامه به صورت جاوا بوده و فایل دریافتی شما پسوند JAR دارد و برای همین در بیشتر گوشی ها قابل استفاده می باشد. این برنامه شامل ادعیه، اعمال، زیارات و ملحقات کتاب مفاتیح الجنان می باشد. این نرم افزار با حمایت مالی نیروی مقاومت بسیج و جمعی از خیرین در در پائیز سال 1386 تهیه گردیده و به صورت رایگان قابل توزیع است. محیط طراحی برنامه دارای کیفیت خوب و بالا و فونتهای استفاده شده و نمایش آنها به صورت بسیار واضح و خوانا می باشد
دانلود - با حجم 811 کیلوبایت
پسورد : www.ecompa.ir ( به کوچک بودن تمام حروف دقت کنید )
حسین بن علی معروف به علی بغدادی می گوید: زنی سوال کرد: وکیل حضرت صاحب الزمان ع کیست؟
پس بعضی از اهالی قم به او گفتند: «ابوالقاسم بن روح است.» و او را به آن زن معرفی کردند. پس آن زن نزد ابوالقاسم بن روح رفت و من نیز ان جناب بودم. آن زن گفت: ای شیخ! چه چیزی با من است؟» ادامه مطلب...