علاوه بر این، خاصیت دوران غیبت است که نمى توان مطمئن بود که همه فرمایشات آنان به ما رسیده باشد.
با این همه، آنچه در پى مى آید تنها مرورى بر پاره اى عناوین و ذکر نمونه هایى در هر باب است. بسان بر گرفتن قطره هایى از دریایى بى کرانه، که گفته اند:
آب دریا را اگر نتوان کشید***هم به قدر تشنگى باید چشید
الف) همپاى قرآن:
اینکه پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) در سفارش مشهور خویش فرمود: «انى تارک فیکم الثقلین کتاب اللّه و عترتى ما ان تمسّکتم بهما لن تضلّوا ابداً» و بدین سان بر همپایى و همراهى خاندان خویش سلام اللّه علیهم با قرآن کریم، تأکید نمود، دلالت بر این دارد که در زمان ما، کتاب خدا قرآن کریم جز در کنار مهدى آل محمد (صلى الله علیه وآله وسلم) که یگانه ذخیره و باقیمانده این دودمان پاک است، کتاب هدایت انسانها نتواند بود و از گمراهى و سرگردانى مردم، جلوگیرى نتواند کرد.
و نیز اینکه رسولخدا (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: «علىّ مع القرآن و القرآن مع علىّ لایفترقان حتى یردا على الحوض» با توجه به اینکه در این عصر، وصایت و وراثت حضرت على(علیه السلام) در همه مقامات ولایتى و شئونات هدایتى اش تنها از آن حضرت مهدى (علیه السلام)مى باشد، بر چنین همراهى و همپایى و معیّتى، بین او و قرآن نیز دلالت دارد.
ب) شریک قرآن:
همه ائمه بزرگوار، «شرکاء قرآن کریم» شمرده شده اند چنانکه بطور ویژه در یکى از زیارتهاى مخصوصه حضرت مهدى (علیه السلام) با تعبیر «السلام علیک یا شریک القرآن» از ایشان یاد شده است.
ج) تلاوت کننده و ترجمان قرآن:
از آن رو که تلاوت آیات کتاب خدا بهترین وسیله انس باخداست، و براى مقرّبان درگاه حق هیچ لذّتى بالاتر از خواندن قرآن و تدبّر در آن نیست، حضرت مهدى (علیه السلام) که در این دوران والاترین درجات انس و بالاترین مقامات قرب الى اللّه را داراست، شایسته ترین کسى است که به عنوانِ «یا تالِىَ کتابِ اللّه و ترجمانَه» مى تواند مورد خطاب قرار گیرد.
د) قرائت کننده و تفسیرگر قرآن:
اذان جمکران شوری به پا کرد دلم را از غم عالم جدا کرد
صبا را گشته بودم محرم راز مرا با رمز غیبت اشنا کرد
بخوان در دل تمنای فرج را بگو شاید نگاهی هم به ما کرد
چو یعقوب از غم یوسف بنالید به بوی جامه اش او را شفا کرد
نباشد گل به بستان در زمستان گل نرگس به هر باغی وفا کرد
ببینیم در جهان عدل علی را اگر امد حکومت را به پا کرد
اگر ابری بییاید روی خورشید مشو نومید وباید بس دعا کرد
خدا یا عمر من را طاقتی بخش که بینم غیبت کبری رها کرد
شاعر احسان نصری نژاد از فسا
بر گرفته از سایت ظهور
عمر را پایان رسید و یارم از در در نیامد
قصه ام آخرشد واین غصه را آخر نیامد
جام مرگ آمد به دستم ، جام می هرگز ندیدم
سال ها برمن گذشت ولطفی از دلبر نیامد
مرغ جان دراین قفس بی بال وپر افتاد وهرگز
آنکه باید این قفس را بشکند از در نیامد
عاشقان روی جانان ، جمله بی نام ونشانند
نامداران را هوای او دمی برسر نیامد
کاروان عشق رویش صف به صف درانتظارند
با که گویم آخرآن معشوق جان پرور نیامد
مردگان را روح بخشد ، عاشقان را جان ستاند
جاهلان را این چنین عاشق کشی باورنیامد
روایت دوم درباره نشانه ها و خصلت هاى منفى مردان آخر الزمان مى فرماید یطیع الرجل زوجته و یعصى والدیه مردان دوره آخر الزمان از اطاعت و احترام والدین دورى مى کنند، در عین حال یک گرایش و اطاعت وپیروى صد درصد از همسران خود در رفتارشان دیده مى شود. ادامه مطلب...
آخرالزمان اصطلاحى است در فرهنگ ادیان بزرگ دنیا، به معناى آَخرین دوران حیات بشر
و قبل از برپایى قیامت.
در فرهنگ اسلامى، آخر الزمان، هم دوران نبوت پیامبر اکرم (ص)، تا وقوع قیامت را شامل مى شود و هم دوران غیبت وظهور مهدى موعود(ع) را در دوران معاصر، عده اى از مفسران ومتفکران مسلمان از قبیل : مرحوم علامه طباطبایى، استاد شهید مرتضى مطهرى، سید قطب، محمد رشید رضا، شهید سید محمدباقر صدر و... با اتکا به آیاتى از قرآن کریم اعراف: 138، انبیاء: 105، صافات: 171 و 172 استخلاف انسان در زمین، فرمانروا شدن نیکوکاران زمین وراثت صالحان وپیروزى حق بر باطل را به رقم جولان دائمى باطل، به عنوان سرنوشت آینده بشر مطرح کرده اند و آیات وروایات مربوط به تحولات آخر الزمان را بیانگر نوعى فلسفه تاریخ مى دانند و به اعتقاد ایشان، عصر آخر الزمان عبارت است از دوران شکوفایى تکامل اجتماعى و طبیعى نوع انسان.
چنین آینده اى امرى است محتوم که مسلمانان باید انتظار آن را داشته باشند و نباید منفعل و دلسرد به حوادث واقعه بنگرند، بلکه با حالتى پر نشاط و خواهان صلاح جامعه انسانى و آگاه از تحقق اهداف تاریخى انتظار، باید سرشار از امید، آمادگى وکوشش درخور این انتظار مقدس باشند.
هشتمین پیشوای شیعیان امام علی بن نوسی الرضا علیه السلام در مدینه دیده به جهان گشود.
:: کنیه هاابوالحسن و ابوعلی
:: لقبهارضا، صابر، زکی، ولی، فاضل، وفی، صدیق، رضی، سراج الله، نورالهدی، قرة عین المؤمنین، مکیدة الملحدین، کفوالملک، کافی الخلق، رب السریر، و رئاب التدبیر
:: مشهورترین لقبمشهورترین لقب آن حضرت «رضا» است و در سبب این لقب گفته اند: «او از آن روی رضا خوانده شد که در آسمان خوشایند و در زمین مورد خشنودی پیامبران خدا و امامان پس از او بود. همچنین گفته شده : از آن روی که همگان، خواه مخالفان و خواه همراهان به او خشنود بودند. سر انجام، گفته شده است: از آن روی او رضا خوانده اند که مأمون به او خشنود شد.»
:: مادر امامدر روایتهای مختلفی که به ما رسیده است نامها و کینه ها و لقبهای ام البنین، نجمه، سکن، تکتم، خیزران، طاهره و شقرا، را برای مادر آن حضرت آورده اند.
:: زادروزدرباره روز، ماه و سال ولادت و همچنین وفات آن حضرت اختلاف است. ولادت آن حضرت را به سالهای (148 و 151 و 153ق) و در روزهای جمعه نوزدهم رمضان، نیمه همین ماه، جمعه دهم رجب و یازدهم ذی القعده.
:: روز شهادتروز وفات آن حضرت را نیز به سالهای (202 و 203 و 206ق) دانسته اند. اما بیشتر بر آنند که ولادت آن حضرت در سال (148ق) یعنی همان سال وفات امام صادق علیه السلام بوده است، چنان که مفید، کلینی، کفعمی، شهید، طبرسی، صدوق، ابن زهره، مسعودی، ابوالفداء، ابن اثیر، ابن حجر، ابن جوزی و کسانی دیگر این نظر را برگزیده اند. در باره تاریخ وفات آن حضرت نیز عقیده اکثر عالمان همان سال(203ق) است. بنابر این روایت، عمر آن حضرت پنجاه و پنج سال می شود که بیست و پنج سال آن را در کنار پدر خویش سپری کرده و بیست سال دیگر امامت شیعیان را بر عهده داشته است. این بیست سال مصادف است با دوره پایانی خلافت هارون عباسی، پس از آن سه سال دوران خلافت امین، و سپس ادامه جنگ و جدایی میان خراسان و بغداد به مدت حدود دو سال، و سر انجام دوره ای از خلافت مأمون.
:: فرزندانگرچه که نام پنج پسر و یک دختر برای او ذکر کرده اند، اما چنان که علامه مجلسی می گوید: حداکثر تنها از جواد به عنوان فرزند او نام برده اند. به دسیسه مامون و با سم او به شهادت رسید و پیکر مطهر او را در طوس در قبله قبه هارونی سرای حمید بن قحطبه طایی به خاک سپردند و امروز مرقد او مزار آشنای شیفتگان است.
تولد پربرکت حضرت خاتم الانبیا صلى الله علیه وآله که بنا به اعتقاد علماى امامیه در 17 ربیع الاول سال 570 میلادى و مطابق با سال عام الفیل به وقوع پیوست، آغاز تولدى نوین و روز اعطاى مدال سعادت و رستگارى از سوى حضرت حق براى جامعه بشریت مىباشد. در آن روز نوزادى به این عالم خاکى قدم نهاد که بعد از چهل سال از سوى خداوند به عنوان آموزگار وحى و مربى برترین فرهنگ زیستن به اهل جهان معرفى گردید. مقارن این ولادت پر برکت در صحنه گیتى آثار شگفتانگیز و اسرارآمیزى رخ داد که هشدارى براى حاکمان و زور مداران تاریخ به حساب آمد .
فرو ریختن چهارده کنگره در ایوان کسرى، خاموش شدن آتشکده فارس، جاری شدن آب در وادى سماوه بعد از سال هاى طولانى خشکى، سرنگون شدن بتها در مکه و سایر نقاط عالم، خشک شدن دریاچه ساوه، پرتوافشانى نورى از وجود آن گرامى در آفاق آسمان ها و خواب هاى وحشتناک انوشیروان و موبدان، از جمله علائم خارق العاده و از نشانههاى هشدار دهندهاى بود که مقارن تولد پیامبر خاتم صلى الله علیه وآله در جهان حادث شد که در منابع معتبر تاریخى و جوامع مورد اعتماد حدیثى از آنها یاد شده است .
در مورد زندگى، سیره و سخن و خُلق و خوى آن وجود گرامى آثار و مجموعههاى ارزشمندى از سوى دانشمندان و محققین پدید آمده که هر یک به نوبه خود قابل تحسین و تقدیر است. السیرة النبویه: ابن هشام، السیرة النبویه: ابن کثیر، حیاة النبى و سیرته، سیرة المصطفى: عبدالزهرا عثمان محمد، سیرة المصطفى: هاشم معروف الحسنى، الصحیح من سیرة النبى الاعظم، نهایة المسئول فى روایة الرسول، سیرى در سیره نبوى، فروغ ابدیت، شرف النبى و حیاة القلوب، ج2، برخى از این مجموعههاى نبوى مىباشند که هر کدام با سلیقه خاص مؤلف و از زوایاى مختلفى به بررسى ابعاد زندگى و سیره آن حضرت پرداختهاند.
در این نوشتار سعى شده در حد وسع، خلق و خوى حضرتش در پرتو آیات وحیانى قرآن بررسى شود، تا به این وسیله جان و دل خود را با آیات نور روشنایى بخشیده و از صفات ستوده محمدى صلى الله علیه وآله بهره ور شویم، چرا که بر این باوریم: زیباترین و کامل ترین سیماى آن گرامى را باید در آیینه کلام وحیانى پروردگار به نظاره نشست و خصلت هاى زیباى نبوت را از سرچشمه نور جستجو کرد و اگر قرار است انسان براى بهتر زیستن و به سوى سعادت ابدى رفتن به دنبال الگو و سرمشق باشد، آن را در کامل ترین و مطمئن ترین منابع مىتوان یافت که صفحات درخشان و زرین آن در بلنداى تاریخ و در تاریکترین لحظات آن، شاهراه انسانیت را روشن نموده است . خداوند متعال فرمود: « لقد کان لکم فى رسول الله اسوة حسنة...»( احزاب/21) ؛ مطمئنا براى شما در[رفتار و گفتار] رسول خدا صلى الله علیه و آله سرمشق نیکو [و کاملى] مىباشد.» ادامه مطلب...
زندگینامه امام حسن مجتبی (ع)
نام: حسن بن علی .
کنیه: ابو محمد.
نام و کنیه آن حضرت را پیامبر اکرم (ص) تعیین فرمودند.
القاب: مجتبى، سیّد، سبط، زکى، تقى، حجت، برّ، امین، زاهد و طیّب.
منصب: معصوم چهارم، امام دوم شیعیان و پنجمین خلیفه اسلامى.
تاریخ ولادت: نیمه ماه مبارک رمضان سال سوم هجرى. برخى نیز تولد آن حضرت را سال دوم هجرى دانستهاند. او نخستین فرزند امیرالمؤمنین (ع) و فاطمه زهرا (س) است.
محل تولد: مدینه مشرفه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودىکنونى).
نسب پدرى: امیرالمؤمنین، امام على بن ابىطالب بن عبدالمطلب.
مادر: فاطمه زهرا، دختر پیامبر (ص).
مدت امامت: از زمان شهادت پدرش، امیرالمؤمنین(ع)، در رمضان سال چهلم تا صفر سال پنجاه هجرى، به مدت 10 سال.
از این مدت، هفت ماه و 24 روز را عهدهدار امر خلافت مسلمین بود و سپس طى صلحى، آن را به معاویة بن ابى سفیان واگذار کرد.
تاریخ و سبب شهادت: 28 صفر سال پنجاه هجرى، در سن 47 سالگى، بهوسیله زهرى که همسرش، جعدة بنت اشعث، به تحریک معاویة بن ابى سفیان، به آن حضرت خورانیده بود، پس از چهل روز مسمومیت و بیمارى، به شهادت نایل آمد.
محل دفن: قبرستان بقیع، در مدینه منوّره، در کنار قبر جدّهاش، فاطمه بنت اسد.
همسران: 1. ام بشیر بنت ابى مسعود. 2. خوله بنت منظور. 3. ام اسحاق بنت طلحه. 4. سلمى بنت امرء القیس. 5. جعده بنت اشعث. 6. ام کلثوم بنت فضل بن عباس. 7. هند بنت عبدالرحمن بن ابى بکر.
فرزندان:
الف) پسران: 1. زید. 2. حسن مثنى. 3. عمر. 4. قاسم. 5. عبدالله. 6. عبدالرحمن. 7. ابوبکر. 8. حسین اثرم. 9. طلحه.
ب) دختران: 1. ام حسن. 2. ام حسین. 3. فاطمه. 4. ام سلمه. 5. ام عبداللّه. 6. رقیه. برخى مورخان تعداد فرزندان امام حسن (ع) را بیش از این مىدانند؛ اما همگى اتفاق دارند که نسل آن حضرت، تنها از طریق حسن مثنى و زید ادامه یافته است. از میان فرزندان امام حسن (ع) چهار تن در سرزمین کربلا، در رکاب عمویشان، امام حسین(ع) به شهادت رسیده و یکى از آنان (حسن مثنى) نیز در آن معرکه به شدت زخمى شد و سپس بهبودى یافت. ادامه مطلب... |