در یکی از روزهای اواخر سال 1292 ه.ش. مردم تهران برای اولین بار در عمرشان هواپیمایی را مشاهده نمودند که در ارتفاع پایین پرواز می کرد. مردم با شنیدن غرش این مرغ آهنین که برای نخستین بار به گوششان می خورد با شتاب خود را به حیاط خانه ها، کوچه ها، و بامهای منازل خود رسانیده و با شگفتی به تماشای آن پرداختند. هواپیما چند دقیقه در آسمان تهران به پرواز خود ادامه داد و نظر به اینکه آن زمان در تهران فرودگاهی جهت نشستن هواپیما وجود نداشت، خلبان هواپیمای مورد بحث میدان مشق دیزیون قزاق (محل فعلی وزارت امور خارجه) را مناسب ترین محل برای نشستن تشخیص داده و در آنجا فرود آمد، ولی هنگام فرود هواپیما با لولهً توپی که در میدان قرار داشت تصادف کرد و آسیب دید. البته به خلبانش آسیبی نرسید. به محض فرود هواپیما مردم شهر برای تماشای آن هجوم آورده و حفظ نظم را برای مامورین دشوار ساختند، و تجمع و ازدحام اهالی جهت زیارت این مرغ آهنین، چند روزی ادامه داشت؛ تا هواپیمای آسیب دیده را که از نوع "بلریو" و به خلبانی شخصی به نام "کوزمینسکی" تبعه روسیه بود، جهت تعمیر به تعمیرگاه قشون(ارتش) که در آن زمان عبارت از اتاقی واقع در خیابان سوم اسفند بود، منتقل کردند. هواپیما در آن زمان در تعمیرگاه به وسیله خلبان روسی آن (که بر حسب معمول خلبانان آن زمان در کار فنی هواپیما نیز سررشته داشت) و به یاری "اشتوداخ" که کارمند فنی قشون بود و مکانیسین روسی هواپیما تعمیر و آماده پرواز شد؛ و مجدداً آن را به میدان مشق دیزیون قزاق انتقال دادند تا پرواز کند. لیکن "کوزمینسکی" به این نتیجه رسید که قادر به برخاستن از میدان مشق نیست. سرانجام ناچار هواپیما را از راه زمین به محل کنونی بی سیم که "قصرقجر" نامیده می شد و زمین صافی بود حمل کرد و از آن محل برای مدتی گاه گاه بر فراز شهر تهران پرواز می نمود و این اولین باری بود که ساکنین تهران هواپیمایی را در آسمان مشاهده می کردند.