موضوعی که همیشه درباره مهدی موعود علیه السلام مورد سئوال قرار می گیرد
طول عمر ایشان است !
موضوعی که همیشه درباره مهدی موعود علیه السلام مورد سئوال قرار می گیرد ، طول عمر ایشان است . حال می خواهیم بدانیم ، طول عمر، از نظر دلایل عقلی، قوانین زیست شناسی ، تجربه بشری ، واقعیات تاریخی و قوانین طبیعی چگونه است ؟
زیست شناسان می گویند : عمر بشر اندازه و حد ثابتی ندارد . در طبیعت همه گونه عمر بوده است و ممکن است، باشد. دانشمند آلمانی می گوید :
" مرگ لازمه قوانین طبیعی نیست و در عالم طبیعت، از عمر ابد گرفته تا عمر یک لحظه ای همه نوعش هست. آنچه طبیعی وفطری است، عمر جاودانگی و ابدی است . بنابراین ، افسانه عمر نهصد و شصت و نه ساله متوشلح ، نه مردود عقل است و نه مردود علم . در همین دوره ما، میزان طول عمر بالا رفته است و دلیلی ندارد که ازاین بالاتر هم نرود و یک روزنیاید که بشر به عمر نهصد ساله برسد ".
تایید طول عمر از نظر علم جدید تا جایی است که در این دوره اخیر ، درصدد برآمده اند تا حد و مرز را از زندگی انسان بردارند و با پیدا کردن راه سالم نگاه داشتن سلولهای بدن، بر طول عمر انسان بیافزایند و عده ای پا فراتر نهاده و در راه تحصیل عمر جاودانی به کوشش افتاده اند .
قوانین و نوامیس طبیعت نیز، بطلان طول عمر را به اثبات نمی رساند . علمای منطق می گویند : "استقرای ناقص نمی تواند دلیل حکم کلی گردد." به عنوان مثال : اگر ما در محیط زندگی خود درختانی دیده ایم که تلقیح آنها ، در اثر عوامل خارجی نبوده است، به صرف این، نمی توانیم بگوییم همه درختان جهان اینگونه اند : زیرا یک یک درختان همه جای جهان را ندیده ایم.
قوانین طبیعی دو نوع است :
الف- قوانین عام و ظاهر که قانونهایی هستند که در همه یا بیشتر افراد صنفی که قانون در آن یافت می شود، جاری است.
ب- قوانین خاص و مخفی که قوانینی است که در بعضی افراد، در بعضی شرایط ، یافت می شود. مثلا اختلاف در قوه بینایی، قوه شنوایی، نیروی حافظه و غیره ثابت می کند که ممکن است ، در طبیعت ، بر خلاف آنچه متعارف است، چیزهایی به وقوع برسد که استثناء باشند. برگرفته از سایت طاووس بهشت
تجربه تاریخ طولانی بشریت در ادوارو اعصار، واقعیت دیگری در شناخت مسئله طول عمر و امکان آن می باشد. فلاسفه می گویند : " بهترین دلیل ، برای امکان چیزی، واقع شدن آن چیز است . "
نقل تاریخی ، به ویژه نقل متواترسبب یقین و باور می گردد. ما به استناد نقل تاریخی قبول می کنیم که قرنها پیش در سرزمین ما ، حکیمی به نام زردشت پدید آمده یا خاندانهایی به نام اشکانی و ساسانی وجود داشته اند ، حال آنکه خود آنها را ندیده ایم .
با بررسی تاریخی درمی یابیم که کسانی، عمرهای درازی داشته اند که اینها هم در میان مردم عادی و هم در میان مشاهیر تاریخ و هم پیامبران بوده اند . پس عمر طولانی در مواردی متعدد از نظر وقوع خارجی و تحقق عینی ، مصداقهایی دارد .
معمرین : یعنی دراز زی ، انسان دراز عمر، دراز زندگی ، کسی که عمر دراز کرده است که در کتابهای تاریخ و سیره و انساب، استفاده و اصطلاح شده است. و نام آنها ، نسب و قبیله ، سال عمر، مکان زیست، تعداد فرزندان، سفرها و غیره ،همه ضبط شده است.
به جز تجربه تاریخی، در روزگار معاصر، نمونه هایی از دراز عمری وقوع یافته است ، دراز عمریی که بر خلاف میزان متعارف است. در همین 50 سال اخیر ، در روزنامه ها و مجلات داخلی و خارجی، موارد فراوانی از عمرهای نسبتا طولانی و معرفی اشخاص کهنسال دیده شده است.
همواره چنین به نظر می رسد که میان مرگ وپیری، رابطه ای قطعی و کلی وجود دارد. و به محض رسیدن عمر به مراحل بالا ، باید مرگ فرا برسد . حال آنکه میان طول عمر و پیری ، رابطه ای قطعی و کلی وجود ندارد.
طی تحقیقات جدید مطرح شده که : لزومی ندارد که پیر شدن را، در همه موارد یک سیر طبیعی تلقی کرد. انجمن انژیولوژی آلمان فدرال، گزارش امید بخشی منتشر کرده که اکنون می توان با اقدام به هنگام، ازپیر شدن مغز جلوگیری کرد.
یکی از موارد مهم در مقابله با پیری و مرگ ، تغذیه است . مسئله مهم در ادویه و ترکیبات آنها است. چه گیاهی، چه حیوانی و چه کانی . در برخی از کانیها و کیفیت پروردن آنها فواید مهمی نهفته است . گاه ممکن است دراز عمری، مستند به رازها و خوراکها و آبهای موجود در طبیعت باشد. و نیز استفاده از انوار خورشید و کواکب، به ویژه استفاده از انوار کواکب به طرق خاص، در امر سلامت جسم و بقای آن تاثیرهای عظیم دارد .
پس از برشمردن موارد فوق در اثبات امکان طول عمر، مورد دیگری را باید در نظر داشت و آن خواست و مشیت الهی است. گاه حکمت کلی عالم ، در مواردی اقتضا می کند که افرادی ، عمردرازتر داشته باشد . مانند عمرحضرت نوح در پیشینیان و عمر حضرت مهدی علیه السلام در آخر الزمان.
طبق حکمت الهی، امام دوازدهم، مهدی موعود علیه السلام ، باید از انظار غایب شود و سالهای سال زنده بماند و رازدار جهان و بقای جهان باشد، و پس از گذراندن غیبتی طولانی، ظاهر گردد و جهان آکنده از ستم و بیداد را ، مملو از عدالت بسازد.